متن این فراخوان به شرح زیر است:
باسلام و عرض ادب
تجلیل و تکریم از نخبگان، سرآمدان و ایثارگران عرصه علم و فرهنگ کشور بهمنظور پاسداشت مقام اثرگذاری والای این بزرگان در جامعه، وظیفه خطیری است که باید بهنحو شایسته به انجام رسد و این افتخارآفرینان بهعنوان الگو به جوانان برومند و نسل آتی ایران عزیز معرفی گردند.
بنیاد نخبگان استان فارس به نمایندگی از بنیاد ملی نخبگان و با همکاری مجمع خیران نخبه پرور فارس، شهرداری شیراز و اداره کل آموزش و پرورش فارس افتخار دارد که چهاردهمین «همایش ملی پاسداشت نخبگی» را بهمنظور تکریم و الگوسازی از فعالیتهای علمی، مبارزاتی دانشجوی برجسته علمی، شهید مسعود طاهری برگزار نماید.
بااحترام کامل، بدینوسیله تقاضا میشود تا بهمنظور ارج نهادن به مقام رفیع این ایثارگر دارای استعداد درخشان، مقاله ای در ارتباط با شخصیت یا فعالیت های علمی، اجرایی و اثرگذاری این شهید برجسته علمی، بهصورت نقد، تحلیل و همچنین نوشته و دل نوشته هایی از نوع خاطره، دلنوشته، شعر و … در این رابطه را جهت چاپ در کتابچه این همایش، حداکثر به حجم یک صفحه A۴را مرقوم نموده، به همراه مشخصات فردی و یک قطعه عکس ۳×۴ یا ۶×۴ خود از طریق آدرس ایمیل زیرحداکثر تا تاریخ ۲۲ اسفند ماه ۱۴۰۳ ارسال فرمایید.
takrim.fars@bmn.ir
بدیهی است که بنیاد نخبگان استان فارس، ویرایش و تدوین نوشتهها را برعهده خواهد گرفت. پیشاپیش از قبول زحمت و بذل عنایت سپاسگزاریم.
دکتر حبیب شریف
رییس بنیاد نخبگان استان فارس
گوشه ای اززندگینامه شهیدمسعود طاهری
شهیدمسعود طاهری در سپیده دم روز هفدهم فروردینماه ۱۳۴۷ در خانوادهای مذهبی و تحصیلکرده، در کازرون دیده به جهان گشود. پدرش دکتر حاج محمدحسن طاهری که اصالتا اهل کازرون بود، در شیراز پزشکی سرشناس و حاذق شمرده میشد و مادر که از اهالی دشتستان بود، نقش مهمی در تربیت مسعود داشتند. خانواده شهید طاهری زمانیکه مسعود سه ساله بود به شیراز نقل مکان کردند و در دوران انقلاب، پدر و عموی مسعود (زنده یاد رجبعلی طاهری)، از چهرههای نامی انقلاب در استان فارس بودند.
مسعود که از همان کودکی فردی کنجکاو بود، از ضریب هوشی و نبوغ بالا نیز برخوردار بود. اول ابتدایی را در مدرسه دکتر محمود حسابی شیراز و دوم ابتدایی تا پایان پنجم را در دبستان ابنسینا، پشت سرگذاشت. سه سال راهنمایی را به مدرسه شرقی (شهید مطهری) رفت وتحصیلات متوسطه را در دبیرستان پیوند (شهید ترابی) شیراز به اتمام رسانید. او تمام سطوح تحصیلی را با رتبههای بالا و نمرات درخشان پشت سرگذاشت.
پس از پیروزی انقلاب در کنار تحصیل، در راستای اهداف انقلاب اسلامی فعال بود. با تشکیل بسیج و عضویت در پایگاه بسیج در تامین امنیت شهر با نیروهای مسوول همکاری میکرد. وی همچنین در پایگاه مقاومت و کانون فرهنگی مسجد الزهرا (س)، واقع در خیابان ساحلی شیراز از فعالان بود. همزمان با آغاز جنگ تحمیلی، مسعود برای اعزام به جبههها داوطلب شد ولی بهدلیل شرایط کم سنی، اجازه حضور در جبهه را پیدا نکرد.
وی دارای روحی بزرگ و انسانی آرام و ساکت بود که به جز در موارد لازم سخن نمیگفت و بسیار دقت داشت که اوقات خود را بیهوده تلف نکند. درس را بهطور عمیق مطالعه میکرد و اغلب در بعضی از مسایل دست به تحقیقات و ابتکاراتی میزد. مسعود پس از آنکه سال سوم دبیرستان خود را به پایان رساند، در کنکور دانشگاه آزاد واحد یزد در رشته مهندسی مکانیک شرکت نمود. در آن زمان دانشگاه آزاد برای هر رشته آزمون جدا میگرفت و علاوه بر اعلام پذیرفته شدگان آن سال، از نفرات قبول شده و واجد شرایط، برای سالهای بعد نیز ثبت نام میکرد. مسعود با شگفتی همگان، حایز رتبه اول آن کنکور گردید؛ اما او این آزمون را صرفا بهمنظور آزمایش علمی خود انجام داده بود و لذا از ثبتنام در دانشگاه آزاد منصرف گردید (اگرچه پدر بدون اطلاع او، مسعود را برای سال بعد ثبتنام کرد.)
در سالهای آخر دبیرستان به الکترونیک علاقهمند شد. مطالعات مجزایی را در این خصوص انجام داد و با اساتید مجرب این رشتهها مدام در ارتباط بود؛ علاقه او به حدی بود که سرتاسر اتاق خود را پر از وسایل الکتریکی کرده و ابداعاتی در این زمینه داشت؛ تا آنجا که تمام کارهای فنی خانه و مسجد محل را بر
عهده گرفته و در این امر مهارت فوقالعادهای از خود نشان داد.
از اختراعات مسعود میتوان به سال چهارم دبیرستان او اشاره کرد؛ در آن زمان برادر بزرگ مسعود، مهدی در قرارگاه نوح روی پروژهای کاملا محرمانه به اسم طرح اژدر یونس که یک موشک کنترل از راه دور بود، کار میکرد. میبایست قطعهای به نام (خودانهدامی) برای این سلاح طراحی میشد تا در صورت عدم اثابت موشک به هدف، باعث انهدام خودکارآن شود و اطلاعات آن به دست دشمن نیفتد؛ اما این کار فراموش شده و روی این قطعه کار نشده بود. این قطعه باید ظرف مدت ۴۸ ساعت آماده میشد! مسعود با قبول مسولیت تولید آن، جهت تهیه تجهیزات لازم یک روز به مدرسه نرفت و دو نمونه از این قطعه را در عرض ۲۴ ساعت به بردارش تحویل داد و در کمال حیرت این قطعه کاملا بدون ایراد بر روی موشک کار کرد.
مسعود در دوران دبیرستان برای آموزش نظامی به همراه نیروهای بسیج راهی پادگان شد تا برای رفتن به جبهه آماده شود؛ اما مادر که بعد از واقعه تلخ ۱۳۶۰ بسیار وابسته به او بود، در مقابل درخواست او برای رفتن به جبهه بی تابی میکرد. مسعود با احترام به مادر، به تحصیل خود ادامه داد. جهت آمادگی برای کنکور بهدلیل استفاده از مدرسین مجرب ابتدا در تهران به همراه گروهی از دوستان اتاقی اجاره کرد تا به کسب آمادگی بپردازد. اما توانمندی وی بهگونهای بود که استاد از تدریس به مسعود صرف نظر کرد و اظهار داشت که ایشان نیازی به این کلاس ندارند. مسعود بلافاصله پس از اخذ دیپلم در خرداد ماه سال ۱۳۶۵، در کنکور سراسری ثبتنام کرد. او در این آزمون نیز موفق شد رتبه یک را کسب کند و با شگفتی در تمام دوازده زیر گروه مرتبط رتبه اول شد؛ گویا برای نخستین بار بود که دانشآموزی در تمام دوازده زیر گروه رتبه اول میشد؛ وی در دانشگاه صنعتی شریف در رشته برق و الکترونیک پذیرفته شد.
در کنار این موفقیتها مسعود که باز هم علاقه شدیدی به حضور در جبههها و همرزمی با رزمندگان داشت، نذر قبولی خود در کنکور را شرکت در جبهه قرار داده بود. ادای این نذر دیگر مخالفت مادر را همراه نداشت و در اولین فرصتی که یافت بدون درنگ این خواسته را عملی کرد؛ او یک روز قبل از اعزام به جبهه برای ثبت نام در دانشگاه شریف، به تهران رفت و پس از گرفتن کارت دانشجویی و خوابگاه به شیراز بازگشت و بلافاصله صبح روز بعد برای اعزام به جبه خود را به پادگان معرفی کرد. او در جبهه که آرپیجی زن و جانشین فرمانده دسته در گردان امام حسین(ع) لشکر ۱۹ پیاده فجر بود به تعالی درونی و سلوک خود ادامه داد؛ تا آن جا که در شب چهارم دی ماه ۱۳۶۵ در حین عملیات کربلای ۴ در شلمچه با برخورد تیر به پهلو و آتش گرفتن خرج آرپیجی در کولهپشتی گلولههای همراه خود به درجه رفیع شهادت نایل شد. پیکر شهید مسعود طاهری پس از چهار ماه مفقود بودن، در قطعه شهدای دارالرحمه شیراز آرام گرفت.
دبیر فیزیک وی که شناخت کاملی از شهید طاهری داشت، پس از شهادت وی در مراسمی در حضور سایر دانشآموزان و همکلاسیهای شهید بیان نمود که ایران یک نابغه مهندسی را از دست داده است.یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
وصیت نامه شهید مسعود طاهری
«وَ لا تَحْسَبَنَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً- بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون»
“به نام خداوند بخشاینده مهربان، به نام او که نهایت رحمت و لطف را برای بندگانش دارد و برای بندگانش امری بد مقرر نمیکند.
با سلام خدمت ولیعصر (ارواحنا لمقدمه الفداء)، سلام خدمت او یگانه منجی عالم بشریت، سلام خدمت سرلشکر سپاه اسلام و با درود بیپایان خدمت رهبر کبیر انقلاب، این درهم شکننده و درهم کوبنده ظالمان، این روح برخواسته از عمق جان مستضعفان جهان و به امید پیروزی نهایی رزمندگان اسلام
شاید در این لحظه که این وصیتنامه را مطالعه میکنید جسم خاکی من زیر خرمنها خاک مدفون. در این لحظه که مشغول به نوشتن وصیت شدم هیچ فکر نمیکنم که لیاقت شهادت پیدا کنم، اما در این دیار خاکی تنها چیزی که از همه چیز حقتر است مرگ و دل کندن از این دنیا و شاید چیزی که قبول آن برای فرزندان آدم ابوالبشر سختتر از همه چیز است همین واقعیت مرگ.
آدم میمیرد، چه درس خوانده باشد چه نخوانده باشد، چه از شیرینیهای زندگی استفاده کرده باشد و چه نکرده باشد و خوشا بحال آن کسانی که کمتر شیرینی و حلاوت دنیا را چشیدهاند که مرارهالدنیا حلاوه الآخره و حلاوه الدنیا مراره الاخره حال آنانکه شهید شدند نیکو معاملهای با خدا کردهاند و به فیض عظیمی رسیدهاند.
شهید راحت جان میدهد شاید تنها مسئلهای که مشکل شهید است مسئله فشار قبر است که بزرگترین دلیل آن بداخلاقی و بدخلقی است، حال نمیدانم چه کنم در خانه گاهی اوقات برخوردم بد بوده است فشار شب اول مرگ را چگونه تحمل کنم. (الله اعلم) میگویند که شهیدان تنها گروهی از مردگانند که روحش هروقت خواست میتواند از عرش به عالم خاک بیاید و بستگانش را ملاقات کند.
میدانم وقتی که لیاقت شهادت را یافتم مادرم خیلی ناراحت میشود. اگر بگویم مادر برای من گریه نکن شاید از من قبول نکند. ولی مادر جان! تنها چیزی که روحم را معذب میکند ناراحتی شما است. اگر گریه برای دوری من میکنید که این جای گریه ندارد چرا که بگفته خداوند من دائم در کنار شمایم و اگر بخاطر بخت بد من گریه میکنید که سخت در اشتباهید. به هر صورت از همگی شما میخواهم که مرا اذیت نکنید.
جای بسی خوشبختی است که همگی حرف مرا میفهمید ولی نمیدانم مشکل سارا (خواهر کوچکم) را چطور حل میکنید. جواب او را چطور خواهید داد. امیدوارم که به خدا، خداوند خودش همه کارها را درست کند.
به هر صورت ما رفتیم تا انتقام پهلوی شکسته حضرت زهرا (س) را بگیریم. ما رفتیم تا انتقام سر بریده سیدالشهداء را بگیریم. ما رفتیم تا علم ابوالفضل العباس را برافرازیم و شما هم در این راه زینبوار راه ما را ادامه دهید.
دست از امام بر ندارید و او را تنها نگذارید به هر صورت قدر این زمانه را بدانید و خدا را بارها و بارها شکر کنید که در این دوره واقعید و ذلت ابرقدرتها و قدرت و شوکت اسلام و کشور اسلامی را میبینید.
سرباز امام زمان بودن آسان نیست. من که خودم را شایسته این مقام نمیدانم ولی شماها سعی کنید سرباز او باشید. سعی کنید نافله شب را بپا دارید و زیارت عاشورا و زیارت جامعه کبیره را بخوانید اینها مختصری از شرایط سربازی اوست و دل به این دیار فانی نبسته و این مختصر جان تن خاکی خود را فدای اسلام کنید.
ما از خدا بهترین قضا را خواستیم او شهادت را نصیب ما کرد امیدواریم بخدا که همیشه راضی به رضای دوست باشیم.
بقول باباطاهر:
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
توفیق پیدا نشد که در دانشگاه تحصیل کنم و بتوانیم خدمات شایستهای را به این مرز و بوم بنماییم. باشد تا آنها که این راه نرفته ما را ادامه دادند بروند و دین ما را نیز ادا کنند.
از تمام این تفسیرات که بگذریم حقیر چیزی ندارم که بخواهم به کسی ببخشم یا نبخشم تنها مبلغ (۱۵۰۰ تومان) بدهکارم. ولی آدرس آنها را نمیدانم از پدر بزرگوارم که عمری در تربیت ما کوشیده است و وسایل آسایش ما را همواره فراهم کرده است میخواهم تا این مبلغ را به حساب کمیته امداد امام واریز کند.
در پایان از همه حلالیت میطلبم. امیدوارم که در دعاهای خود همچنان برای ما طلب مغفرت کنید و سعی کنید که به همه خوبی کنید و مشکلی و ناراحتی برای هم ایجاد نکنید.
امام را دعا کنید.
حقیر مسعود طاهری در پایان سوره مبارکه عصر برای یادآوری تمام مطالب ذکر میکنم.
(التماس دعا)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
«وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْر».
یاد و نام نخبگان شهیدی چون مسعود طاهری تا همیشه زینت بخش محافل است.”
برگزاری رویداد قرآنی دانش آموزی “آوای آسمانی”مدارس غیر دولتی و هیئت امنایی در مرودشت
رییس اداره مشارکت های مردمی و مدارس و مراکز غیردولتی آموزش و پرورش فارس از برپایی بزرگترین رویداد قرآنی و افطاری دانش آموزان مدارس غیردولتی و هیئت امنایی در مرودشت استان فارس همزمان سراسر کشور با عنوان “آوای آسمانی”خبر داد.
عقیل علیشاهی گفت: همزمان با ماه مبارک رمضان، محفل قرآنی دانش آموزان مدارس غیر دولتی و هیئت امنایی در مرودشت، با حضور بیش از ۳۵۰ دانش آموز همراه با برنامه های نظیر اجرای سرود، تواشیح و تلاوت قرآن کریم توسط قاریان نوجوان برگزار شد.
رییس اداره مشارکت های مردمی و مدارس و مراکز غیردولتی آموزش و پرورش فارس افزود: ماه مبارک رمضان ماه بهار قرآن کریم، فرصت مناسبی برای تبلیغ و ترویج ابعاد مختلف ظرفیتهای قرآنی موجود در مدارس غیردولتی و هیئت امنایی است.
علیشاهی با اشاره به اهمیت برگزاری رویداد بزرگ آوای آسمانی افزود: این برنامه به منظور شکوفاسازی استعدادهای قرآنی و تشویق دانشآموزان برای گسترش فرهنگ تلاوت و قرائت قرآن کریم دانشآموزی برگزار شد.
وی در ادامه معرفی و شناساندن ظرفیتها و توانمندیهای قرآنی موجود در مدارس غیردولتی و هیئت امنایی را از اهداف برگزاری این جشنواره برشمرد.
رییس اداره مشارکت های مردمی و مدارس و مراکز غیردولتی آموزش و پرورش فارس با اشاره به اینکه قرآن کلام وحی و راه سعادت بشریت است گفت: تمسک به قرآن انسان را به سعادت دنیا و آخرت می رساند.
- نویسنده : مریم توانا







































