سیاستی برای حذف ایران، حفظ ترکیه و تضعیف روسیه
 سیاستی برای حذف ایران، حفظ ترکیه و تضعیف روسیه
کم توجهی به سیاست های تحمیلی آمریکا در منطقه و گذرگاه های اقتصادی موجبات حذف ایران در حوزه اقتصادی و نفوذ منطقه ای است.

آمریکا به‌ بهانه صلح و تسهیل در امور اقتصادی کشورها، به دنبال نفوذ و ایجاد پایگاه نظامی در پوشش صلح و اقتصاد است.

توافق ۱۷ مرداد ۱۴۰۴ ارمنستان و آذربایجان و آمریکا در خصوص ایجاد کریدور زنگزور در جنوب قفقاز، زنگ خطری برای حذف و تهدیدی برای امنیت داخلی و اقتصاد ایران بوده، زیرا کنترل عملیاتی گذرگاه زنگزور در دست آمریکا و عوامل او است.

برنده این توافق به لحاظ اقتصادی ترکیه و به لحاظ نفوذ و مهار بیشتر ایران، آمریکا و برای همکاری امنیتی با آذربایجان و محدود کردن ایران، رژیم صهیونیستی است.

با این توافق، آمریکا بدنبال تضعیف روسیه و کاهش نفوذ سیاسی اش در منطقه و حذف ایران و حفظ ترکیه به عنوان پل ارتباطی شرق با غرب است.

این توافق که حساسیت چندانی از حوزه دولت در آن دیده نمی شود، می‌تواند سبب نفوذ بیشتر آمریکا در منطقه و تهدید جدی برای فشار بیشتر بر مردم ایران به لحاظ اقتصادی و امنیتی باشد.

 ‏تغییر ایران از داخل شروع می شود

محمدجواد ظریف پیام تغییر ایران از داخل را در ‏مقاله ای در نشریه آمریکایی فارن پالیسی اعلام کرده است.

او گفت: این تغییر ‏برای ایران از داخل آغاز می‌شود و به همسایگان گسترش می‌یابد و زمان تغییر ‏پارادایم، همین حالا است.‏

به باور آقای ظریف؛ با حمله به ایران در زمان مذاکره هسته‌ای، درب دیپلماسی ‏بسته شد، اما ایران ‏با ورود به گفت‌وگویی چند بعدی (شاید منظورش هسته ای، ‏حقوق بشری و موشکی باشد می‌تواند منافع بزرگی به ‏دست آورد.‏

او در ادامه گفته است؛ ایران با ایجاد ‏شبکه ی منطقه‌ای برای منع  ترویج و ‏همکاری هسته‌ای صلح‌آمیز، همراه با ‏انعقاد پیمان عدم تجاوز میان ایران و آمریکا ‏از سختی‌ها جلوگیری کند.‏

اما به باور بنده؛ ظریف به داخل و خارج نیز پنج پیام دیگر هم داده است که:‏
‏۱-‏ آمریکا و اپوزیسیون بدانند ایران آماده تغییر از درون است.‏
‏۲-‏ کشورهای منطقه بدانند همان طور که تاکنون اسرائیل به آنها حمله نکرده، به دستور آمریکا برای پیوستن به پیمان اسرائیلی ابراهیم آماده باشند.
‏۳-‏ ایران برای برون رفت از سختی ها مذاکره را ادامه دهد.‏
‏۴-‏ منع اشاعه و همکاری صلح آمیز شفاف گردد.‏
‏۵-‏ ایران برای جلوگیری از تجاوز، درخواست انعقاد پیمان عدم تجاوز با آمریکا ‏نماید.‏

ملاحظه؛ موضوع تجاوز برای هر ایرانی وطن پرستی بسیار سخت است،‏تجاوز به ایران از وقتی شروع شد که عوامل نفوذی برای منافع شخصی و ترس از افشای ‏فسادهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی با بیگانگان داشتند و دارند در خدمت غرب قرار ‏گرفته و خائن به کشور شدند. ‏

مخرج مشترک تندروهای چپ گرا با دشمن

در پساجنگ ۱۲ روزه که باید بدنبال انسجام اجتماعی در برابر آمریکا بود، افراط گرایان در قسمت ‏هایی از بیانیه جبهه اعلام کرده اند برای نجات کشور؛ به جای دفاع از کشور باید تسلیم آمریکا شد، ‏داوطلبانه تعلیق هسته ای انجام داد، مجرمان و براندازان مورد عفو عمومی قرارگیرند، از موسوی و ‏رهنورد رفع حصر شود، آشتی ملی انجام شود.

نهادهای زیر نظر رهبری حذف و قانون اساسی ‏تغییر کند، دفاع از تمامیت ارضی توسط نیروهای مسلح بدون گشودن باب تعامل با جهان (آمریکا) مُیسر ‏نمیشود، بی‌اعتنایی به ضرورت تغییر، کشور را به مسیر فروپاشی تدریجی سوق می‌دهد و با اعلام ‏سناریوی «تهدیدکننده صلح»، اقدامات خواسته شده را نه موضوع جناحی دانسته اند و نه انتخاباتی؟!؟!‏

پ.ن: برای اطلاع صادر کنندگان بیانیه که خود را حامیان مردم می دانند و در بیشترین ادوار مسئولیت تقنینی و ‏اجرایی کشور را به‌عهده داشته اند اینکه با این بیانیه‌ها گره‌ای از مشکلات کشور باز نمی شود.

به ‏تنش ها و دوگانه‌سازی‌هایی دامن می‌زنند که نفع مردم و‌ کشور در آن نیست.

این بیانیه یادآور فعالیت ‏نهضت آزادی در دوران جنگ تحمیلی پس از پیروزی رزمندگان است.

در لحظات حساس پساجنگ ۱۲ ‏روزه به جای حمایت از تمامیت ارضی و منافع ملی، به اجزای حاکمیت اتهام‌ زنی می‌کنند.

در ‏حالی که آمریکا جنگ سختی را بر کشور تحمیل کرده و ادامه نیز خواهد داشت این بیانیه پاس‌گل به ‏دشمن دادن است،
برای کشور یک تصویرسازی و یک وضعیت بازنده را صدا می زنید.

الویت ‏کشور را رفع حصر و آزادی چند نفر که برای کشور هیچ نفعی نداشته و ندارند می دانند.

به طور سازمان ‏یافته می خواهید با گرادهندگان به غرب برای تغییر پارادایم در کشور و مدعیان تغییر، حاکمیت را تحت ‏فشار قرار دهید.

در سال‌های متمادی مسئولیت داشته اید و به جای مطالبات ‏شعاری باید پاسخگوی عملکرد خود به ملت باشید نه اینکه مانند همیشه تهدید کننده برای برقراری با آمریکای جنایتکار باشید.

اعلام رای نهایی شکایت اسفندیار عبدالهی از سیروس سجادیان

رای نهایی شکایت اسفندیار عبدالهی از سیروس سجادیان اعلام شد.

سیروس سجادیان نامزد دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه شهرستان های مرودشت، ارسنجان و پاسارگاد، به استناد تبصره ۱ ماده ۸۶ قانون انتخابات، به شورای نگهبان اعلام کرده بود، اسفندیار عبدالهی مطابق بند ۵ ماده ۳۱ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی، مدرک کارشناسی ارشد و یا معادل کارشناسی ارشد نداشته و شرایط لازم برای داوطلبی را نیز ندارد و در ادامه، درخواست بررسی و سپس رد صلاحیت وی را کرده بود، سجادیان در ادامه نیز از نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواستار بررسی اعتبار نامه ایشان را کرده بود.

عبدالهی باتوجه به ادعای سجادیان، اقدام ایشان را تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، تهدید به ضرر نفسی- مالی و شرفی، نشر اکاذیب و هتک حرمت» دانسته و بر علیه نامبرده اعلام شکایت کرده بود.

موضوع در مرجع قضایی مورد رسیدگی قرار گرفت که ادعای سجادیان، تهدید به ضرر نفسی – مالی و شرفی، نشر اکاذیب و هتک حرمت نبوده و آقای اسفندیار عبدالهی نیز نتوانسته مدرکی دال بر داشتن کارشناسی ارشد و یا معادل ارائه دهد.

پس از رسیدگی، بازپرس دادسرای انقلاب شیراز در خصوص شکایت‌ اسفندیار عبدالهی علیه سجادیان قرار منع تعقیب صادر کرد.

بر اساس رأی صادره، آقای عبدالهی مدرک کارشناسی ارشد و معادل نداشته و نامبرده به دلیل نبود ارائه مدرک کارشناسی ارشد و یا معادل، شرایط داوطلبی در انتخابات را نداشته است.

  • نویسنده : مریم توانا