خالصی در این رویداد که به کوشش انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان فارس، معاونت امور فرهنگی و رسانه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس و مؤسسه فرهنگی و هنری آفتاب مهر صبا برگزار شده بود، مکتبی شیرازی را با همه بزرگیاش از سرایندگان بسیار گمنام شیراز دانست و گفت: مکتبی از شاگردان علامه دوانی، ایجی، فیروزآبادی و ابن جزری است که بیشترین تأثیرپذیری خود را از علامه جلالالدین دوانی دارد؛ کسی که میتوان او را پیوندگاه مکتب شیراز و ابن عربی دانست.
این پژوهشگر ادبیات، مکتبی شیرازی را از برترین چهرههای ادبیات فارسی دانست که در پیروی از نظامی، خمسه و لیلی و مجنون را سروده است و گفت: از آثار او منظومه لیلی و مجنون که در سال ۸۹۵ هجری قمری به تقلید از نظامی و مثنوی دیگری با نزدیک به ۱۲۰۰ بیت در آشنایی با واژههای قصار امام علی بن ابیطالب است.
مهدی فاموری نیز در این رویداد گفت: با اشاره به آنچه حکیم نیشابوری نوشته است، میتوان دریافت که مکتبی شیرازی تا سال 929 زنده بوده است؛ هرچند چیز زیادی از زندگی وی در دست نیست.
فاموری با اشاره به اینکه مکتبی شیرازی لیلی و مجنون خود را در سال 895 به پایان رسانده که شاید تنها برای نشان دادن مهارت خود بوده است.
حمید دستگردی، لیلی و مجنون او را پس از نظامی، بهترین لیلی و مجنون دانسته است.
بیشترین نوشتههای او امروز در دست ما نیست؛ هرچند گفته میشود که دو کتاب از او که هنوز به زیر چاپ نرفته، در کتابخانه مدینه است.
آرامگاه مکتبی در محل مکتبخانه خود در قصرالدشت شیراز قرار دارد.
نشست ادبی در هوای کودکی به میزبانی تالار گفتگو
دومین نشست ادبی در هوای کودکی با تلاش انجمن ادبی سیب نارنجی و همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس در زمینه متن و بافت در ادبیات کودک و نوجوان، با سخنرانی دکتر سعید حسامپور و دبیری دکتر معصومه مرادی، در تالار گفتگوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، برگزار شد.
معصومه مرادی در این نشست زمینه گرایش کودکان به کتاب را بیش از هر چیز در القا شدن آن کتابها از سوی بزرگترها و گاه همنسلهای آنان دانست و گفت: شاید یک سده دیگر بتوانیم بررسی دقیقی از آثار امروز داشته باشیم.
دکتر سعید حسامپور، از اساتید دانشکده زبان و ادبیات دانشگاه شیراز نیز در این نشست درباره چالشهای دوگانه کودک و ادبیات همچون کودک یا کودکی بزرگسالان، آموزش یا لذت، تصویر یا متن، نوشتار یا گفتار، اقتدار یا آزادی، فلسفه برای کودک یا با کودک و…، چالش متن و بافت را از همه ریشهدارتر دانست و گفت: متن را آن نوشتاری میدانیم که ساخت شده است و بافت، شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، فردی و… است که متن در آن ساخته میشود.
حسامپور، با اشاره به دیدگاه جامعهشناسانه یا روانشناسانه و…، متن را روساخت و بافت را زیرساخت خواند و افزود: اگر بگوییم که آثار سه دسته مانا، گذاری و بدون پیوندگاه با کودک و نوجوان بدانیم، باید به محدودیتهایی همچون قانون، مردم (عرف) و گاه درونگاه و برونگاه خود نویسنده را نیز آگاه باشیم.
وی با اشاره به دیدگاه فوکو که تاریخ را برآیند چالشبرانگیزی دانش و قدرت میداند، حقیقت را رخدادی بیرونی خواند و تاریخ را نوشته کس یا جریانی که برای آگاه شدن به آنچه رخ داده است باید تاریخ را بازسازی کنیم و در این راه، به گرداب پیچیده هزارتویی خواهیم افتاد که با نمیدانمهای بسیاری روبرو میشویم و ادامه داد: باید با گذر از کلیات و جزییات، به گفتمان و شاید ترکیب گفتمان، برای بررسی چندسطحی برسیم؛ چراکه میتوان نوشتهها را در دو سطح ساده، که نویسنده با دغدغههایی رو مینویسد که با یک بار خواندن میتوان به ان آگاه شد و نوشتارهایی در سطح پیچیدهای که به ناخودآگاه انسان راه یافتهاند و فراتر از مردم، زمان و مکان هستند، اشاره کرد.
ثبت دیدگاه