حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری در ابتدای این نشست، ضمن آرزوی سالی پر از خیر و برکت برای خادمان اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام گفت: خداوند در ماه مبارک رمضان بر ما منت نهاد و ما را بر سفره ضیافت خود دعوت کرد و ما از آن بهرهمند شدیم.
آیتالله مصباح یزدی(رحمهاللهعلیه)، توصیهای را از قول برخی بزرگان سیر و سلوک مطرح کردند و فرمودند: « اگر کاری را با اخلاص انجام دادید، آن را نزد امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به امانت بسپارید تا در جایی که نیاز به عمل خالصانه داریم، اندوختهای داشته باشیم.» انشاءالله خداوند کمک کند که هم بتوانیم به درستی عمل کنیم و هم، این عمل خیر ما، برای روزی که به شدت محتاج این اعمالیم، ماندگار بماند.
در دعای سحرهای ماه مبارک رمضان آمده است: «یَا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسِیرَ وَ یَعْفُو عَنِ الْکَثِیرِ»، «اى آنکه عمل اندک و ناچیز بندگان را مى پذیرى و از گناهکاران بسیار در مى گذرى». وی ادامه داد: امیدواریم همه حرکات و تلاشهای ما، حداقلی از اعمال خیر را، برایمان در پی داشته، و ذخیرهای در یومالجزا باشد که به کمکمان میآید و بتوانیم از حساب و کتاب دقیق قیامت عبور کنیم.
مرحوم شیخ انصاری(رحمهاللهعلیه)، از قلههای فقه و فقاهت شیعه، و از نوادر روزگار بودند. عظمت ایشان بهگونهای است که گفته شده، وقتی امام عصر(عجاللهتعالیفرجهالشریف) به نجف مشرف میشدند، شیخ انصاری به مکان امام(عج)، آگاهی داشت. درِ آن خانه میرفت و برای إذن دخول، زیارت جامعه کبیره را میخواند، اگر در باز میشد، بدین معنا بود که امام(عج) ایشان را به حضور پذیرفتند؛ و اگر در باز نمیشد، متوجه میشد امام(عج)، صلاح را در دیدار ایشان ندیدهاند، فلذا برمیگشت.
تولیت آستان مقدس احمدی و محمدی علیهماالسلام با بیان اینکه حالت احتضار، سختترین لحظات انسان است، گفت: در این حالت انسان در مرز دنیا و آخرت قرار میگیرد و با یک چشم، دنیا و با چشم دیگر برزخ را مشاهده میکند، زمان متوقف میشود و تمام دنیای انسان از جلو چشمانش عبور میکند و همزمان، جریان مثالی و جایگاه خود را در عالم برخ میبیند. برزخ، عالم مثال است. انسان در این لحظات، هم اعمالش را مشاهده میکند و هم متوجه می شود که چه جایگاهی در انتظار او است.
در آنجا است که انسان به شدت گرفتار غبطه میشود و حسرت میخورد.
از یک طرف نظارهگر فرصتها و امکانات است که به خوبی از آن بهره نجسته است، و از طرف دیگر، پرونده سیاه خود را میبیند.
به این حالت، «معاینه» میگویند، یعنی حالتی که انسان بِالعیان، همه وضعیت گذشته و آینده خود را میبیند.
او، گفت: گفته شده است که شیخ انصاری(ره) در حالت احتضار بود، یکی از اطرافیان به ایشان تلقین میکرد که ای شیخ! قُل یَا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسِیرَ «بگو اى آنکه عمل اندک و ناچیز بندگان را مى پذیرى». پاسخ شیخ این بود که: أین الْیَسِیر « هماناندک هم نیست». در برخی روایات آمده است که گاه، هیچ کار خیری در پرونده اعمال وجود ندارد.
گاه ممکن است فردی چندین سفر کربلا داشته است، اما هیچ چیزی در پرونده او مشاهده نشود.
در نگاه فرد، ممکن است چنین باشد که تکالیف نماز و روزه را به خوبی انجام داده است، اما پرونده را که مشاهده میکند، خالی است! این نگاه صریح قرآن است که با «حبط عمل» عنوان شده است. گاهی عمل انسان حبط و نابود میشود. یعنی زحمت کشیده، هزینه کرده و از نگاه خود تلاش کرده است، اما آن را نابود کرده است.
با دست خود، پروندهاش را آتش زده است.
از اینرو بزرگان توصیه کردهاند که اگر کار خیری انجام دادید، آن را سریع به امانت گذارید. در قرآن کریم هم مسأله حبط و هم تکفیر اعمال بیان شده است. آیه ۱۶سوره مبارکه هود، از جمله آیاتی است که به حبط اعمال اشاره دارد؛ « أُولَئِکَ الَّذِینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِیهَا وَبَاطِلٌ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ » یعنی « اینان کسانى هستند که در آخرت جز آتش برایشان نخواهد بود و آنچه در آنجا کرده اند به هدر رفته و آنچه انجام مى داده اند باطل شده است.
انسان بر اثر کار خیر، پروندهاش سنگین میشود، توبهای که انجام میگیرد نه تنها گناهان بخشیده میشود، بلکه با اراده پروردگار، گناهان تبدیل به حسنات میشود.
در سوره فرقان، آیه۷۰ آمده است: « إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِکَ ُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ…»، « مگر کسى که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند پس خداوند بدیهایشان را به نیکیها تبدیل مى کند.
کلانتری ضمن تاکید بر اهمیت مغتنم شمردن فرصت ها گفت: قدردان فرصتهایی که خداوند در اختیار ما گذاشته است، باشیم و آنها را از دست ندهیم؛ چرا که لحظه لحظه آن، ارزشمند است.
برای اینکه مسیر، درست شود و عمل و رفتارمان اصلاح شود، به حدیثی از نبی مکرم اسلام(صلیاللهعلیهوآله) رجوع میکنیم؛ «و لولا تکثیر فی کلامکم و تمریج فی قلوبکم، لرأیتم ما أری، و لسمعتم ما أسمع» (مسند احمد، ج ۵، ص ۲۶۶) « اگر نبود پرحرفی ها و حرفهای اضافی شما و اگر نبود تمریج در دل شما، می توانستید آنچه را که من می بینم ببینید و صداهایی را که من می شنوم بشنوید». میفرماید تمام مشکل شما مؤمنان، دو چیز است؛ اگر آن را حل کنید به مقامی که من هستم یعنی اشرف پیامبران، و اتمّ و اکمل انسانهای روی زمین، میرسید؛ کم صحبت کنید، و دلهایتان متزلزل نباشد.
دل، همان جایگاهی است که در آن، شک و تردید بهوجود میآید؛ تزلزل و تصمیم و اراده پیش میآید. ارتباطی میان قلب فیزیکی و قلب تصمیمگیرنده وجود دارد. ما با قدرت تفکر، برای کشف مجهول میاندیشیم. جایگاه این مرکز، در مغز ماست. بخش دیگری وجود دارد که تصمیمگیرنده است و اعتقادات، باور و ایمان در آنجا شکل میگیرد.
عضو هیات علمی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، با بیان اینکه باورها، در نفس ناطقه انسانی شکل میگیرد، گفت: همان نفس ناطقهای که با «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»(سوره ص، آیه۷۲) در انسان شکل گرفته است.
یک رابطهای میان قلب فیزیکی و نفس ناطقه انسان وجود دارد.
قلب فیزیکی و همان دستگاه پمپاژ کننده خون را، حیوانات نیز دارا هستند. اما یک ارتباط ناشناخته میان قلب فیزیکی انسان و روح الهی ویژه انسان(نفس ناطقه) یا همان انسانیت انسان، که ما را از سایر حیوانات متمایز کرده است، وجود دارد.
تزلزلها در همین قلب؛ همین نقطه اتصال قلب فیزیکی با نفس ناطقه، شکل میگیرد. پیامبر اکرم (ص) فرموده است، پرحرفی باید تعطیل شود و دیگر اینکه این قلب را باید به ثبات برسانید که متزلزل نباشد و نوسان پیدا نکند و گرفتار شک و تردید نشود.
در این صورت آنچه پیامبر(ص) مشاهده کرده است، از جمله عرش الهی، فرشتگان و معراج برای ما قابل مشاهده است و هر آنچه که ایشان میشنیده، از جمله ندای وحی آسمانی از زبان حضرت جبرئیل، برای ما نیز، قابل شنیدن است.
او، گفت: چنین تصور نشود که، مگر نبوت خاتمه نیافته است؟! قرار نیست ما نبیّ خدا شویم. نبوت خاتمه یافته، اما امکان رسیدن به مقام انسان کامل، پس از ختم نبوت، پایان نیافته است.
ائمه معصومین(ع) نیز انسانهای کاملی پس از ختم نبوت بودهاند.
انسانهای تلاشگر دیگری هم میتوانند به این موقعیت دست یابند.
اگر بخواهیم به مقام کمال، و به جایگاهی که پیامبر(ص) فرمودهاند برسیم، بایستی دو مورد ذکر شده را انجام دهیم.
برای رسیدن به این دو مورد چه باید کرد؟
در روایت دیگری پیامبر(ص) فرمودند: «لاَ یَسْتَقِیمُ إِیمَانُ عَبْدٍ حَتَّى یَسْتَقِیمَ قَلْبُهُ وَ لاَ یَسْتَقِیمُ قَلْبُهُ حَتَّى یَسْتَقِیمَ لِسَانُهُ» یعنی «ایمان هیچ بندهاى راست و محکم نمىشود مگر اینکه دلش را آرام و محکم کند و دلش آرامش پیدا نکند مگر اینکه زبانش را نگهدارى کند. (إرشاد القلوب، جلد۱، صفحه۱۰۳).
تمام گیر انسان در زبان اوست. باید برای کنترل زبان تلاش کرد.
اگر زبان کنترل شود، دست انسان، پای انسان، چشم انسان، گوش انسان و حتی نیت انسان، کنترل میشود. زیرا اگر زبان اصلاح و کنترل شود، قلب نیز اصلاح میشود و قلب، مدیر تمام اعضا و جوارح است و میتواند همه اعضا را مدیریت کند.
تلاش کرده و با تمام وجود مراقبت کنیم. به فرموده علامه طباطبایی(رحمهاللهعلیه)، اول کار مراقبه، وسط کار مراقبه و آخر کار نیز مراقبه.
انسان مؤمن، همیشه مراقبه نموده و حتی لحظهای غفلت نمیکند. از تمام اعضا و جوارح مراقبت کرده و به تدریج از فکر خود نیز مراقبت می کند.
در ابتدای این نشست، دکتر طلایی معاون فرهنگی، اجتماعی و تبلیغات آستان مقدس، گزارشی از فعالیتها و عملکرد این معاونت در ایّام نوروز و ماه مبارک رمضان ارائه کرد.
- نویسنده : مریم توانا